با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت روضه ی ام ابیهاست، خدا رحم کند.. . . بوی دود است که پیچیده ، کجا میسوزد؟ نکند خانه ی مولاست خدا رحم کند.... همه ی شهر به این سمت سرازیر شدند در میان کوچه دعواست، خدا رحم کند.... هیزم آورده که آتش بزنند این در را پشت در حضرت زهراست خدا رحم کند.... همه جمع اند و موافق که علی را ببرند و علی یکه و تنهاست، خدا رحم کند.. بین این قوم که از بغض لبالب هستند قنفذ و مغیره پیداست، خدا رحم کند ... مادر افتاد و پسر رفت زدست، درد این است چشم زینب به تماشاست، خدا رحم کند .... ماجرا کاش همان روز به آخر می شد تازه آغاز بلاهاست، خدا رحم کند... غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت روضه ی ام ابیهاست، خدا رحم کند...
از پنجمین امام نور حضرت باقر علیهالسلام آوردهاند که فرمود:
آنگاه که فاطمه علیهاالسلام ولادت یافت، خداوند به فرشتهای وحی فرمود که نام «فاطمه» را بر زبان پیامبر جاری سازد. از این رو پیامبر گرامی به خواست خدا نام گرانمایه او را «فاطمه» نهاد. سپس خدا به آن بانوی با فضیلت فرمود: من به وسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و بر همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم.
آنگاه امام باقر علیهالسلام فرمود:
به خدای سوگند که خدا این بانوی گرانمایه را به وسیله دانش و بینش از دیگران ممتاز ساخت و از همان عالم «ذر» او را پاک و پاکیزه قرار داد.